تصادف شبانه
یادم میآید بعدازظهر یک روز بارانی، مردی با بارانی گاباردین خاکستری و تهریش، برگههایی در کارتیه لاتن پخش میکرد. توی آن برگهها پرسشنامهای بود که مربوط میشد به یک تحقیق در مورد جوانی. سؤالها به نظرم عجیب میآمدند: ساختار خانوادگی شما چگونه بوده است؟ جواب داده بودم: ساختاری نداشتهام. خودتان فکر میکنید پسر (یا دختر) خوبی برای والدینتان هستید؟ هیچوقت پسر کسی نبودهام. با تحصیلاتی که فراگرفتهاید، قصد دارید به پدر و مادرتان احترام بگذارید و خودتان را با محیط اجتماعیتان وفق دهید؟ تحصیلاتی نداشتهام. ترجیح میدهید انقلاب کنید یا به تماشای چشماندازی زیبا بنشینید؟ تماشای چشمانداز زیبا…
مدت زمان : ۰۴:۱۳:۰۰
فصل اول
فصل دوم
فصل سوم
فصل چهارم
فصل پنجم
فصل ششم
فصل هفتم
فصل هشتم
فصل نهم
فصل دهم
فصل یازدهم
فصل دوازدهم
تگ ها : کتاب گویا
بخش اول
برای ثبت نظر، ابتدا ثبت نام کنید