مسافرخانه ،بندر ،بارانداز


تــوضــیحــات
فــایل ها

داستان از زبان شاعری نسبتا جوان روایت می‌شود که در مسافرخانه‌ای مشغول به‌کار می‌شود.صاحب مسافرخانه که پیرمردی مکار و مرموز است، پس از چندی از شاعر می‌خواهد که پیشمرگش باشد و غذاهایی را که آشپزها می‌پزنداول او بچشد. مرد شاعر رفته رفته با ساکنان این مسافرخان عجیب آشنا می‌شود.با آشپزها ، دختر زیبای صاحب مسافرخانه که به او دل بسته،پیرزن نظافت‌چی که می‌خواهد مادرش باشد و زن سیاهپوشی که در طبقه هفتم ساکن است و اجازه ندارد با کسی همصحبت شود.


مدت زمان : ۰۵:۱۵:۰۰
بخش اول
بخش دوم
بخش سوم
بخش چهارم
بخش پنجم
بخش ششم
بخش هفتم
بخش هشتم
بخش نهم
بخش دهم
بخش یازدهم
بخش دوازدهم
بخش سیزدهم



تگ ها : رمان ادبی